نویسنده : علی حیدری مدیر توسعه و نظارت در شبکه فروش بیمه های عمر و تامین آتیه پاسارگاد

فروش به روش گرگ وال استریت(جرد بلفورت)

گرگ وال استریت روایت مردی جاه طلب را به نمایش میگذارد که برای رسیدن به اهداف خود سر از پا نمی شناسد.دی کاپریو نقش بلفورت را به خوبی ایفا کرده است و سبک جالبی از فروش را به دنیای بازاریابی معرفی کرد.

از دیدگاه جردن بلفورت فروش یعنی شناسایی،برآورد و ایجاد نیاز

از دیدگاه بلفورت فلسفه فروش یخچال به اسکیمو ها اساساً غلط است چرا که ضرورت ندارد چیزی را به کسی بفروشیم که به آن نیازی ندارد هرچند ممکن است این فروش یکبار اتفاق بیوفتد اما قطعا به فروش سالم و مؤثر منجر نمی شود.

در یکی از سکانس های فیلم،جردن بلفورت در سمیناری که همگی حضار آن از مدیران فروش و ارشد طراز اول بودند،خودکاری از جیب خود بیرون می آورد و از آن ها می خواهد که آن خودکار را به او بفروشند،چالشی که امروزه در خیلی از سازمان های فروشی انجام می شود. به این ترتیب جردن خودکار را به یک نفر میدهد و طرف مقابل شروع میکند«چه خودکار زیبایی چه خودکار خوش رنگی»جردن می گوید قانع نشدم و خودکار را می گیرد و به نفر بعدی می دهد.نفر بعدی نیز شروع می کند به تعریف و تمجید از آن خودکار که جردن دوباره می گوید که قانع نشدم این در حالی است که در ابتدای این فیلم جردن از دو دوست مواد فروش خود می خواهد که خودکار را به او بفروشند.دوستانش از او شماره اش را میخواهند و جردن می گوید که خودکار ندارم،دوستانش می گویند بفرمایید خودکار!

درسی که از این روش میگیریم این است که مشتری آن چیزی که شما می فروشید را نمی خرد بلکه آن چیزی را می خرد که که برایش ارزش دارد.

علی حیدری : مدیر توسعه و نظارت در شبکه فروش بیمه های عمر و تامین آتیه پاسارگاد